زمان جاری : سه شنبه 11 اردیبهشت 1403 - 7:32 بعد از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم

تعداد بازدید 240
نویسنده پیام
mahdi_sh
آنلاین

ارسال‌ها : 13
عضویت: 10 /12 /1392
تشکرها : 8
تشکر شده : 9
داستان اصلی من خود آن سیزدهم
داستان این شعر یک عاشقانه ی تلخ است که دانستن آن خالی از لطف نیست.
شهریار در جوانی عاشق دختری میشود که پدر آن دختر بخاطر کم بضاعت بودن شهریار و نداشتن منسب خاصی از ازدواج او با دخترش امتناع
میکند ،، و بعد ها دختر خود را به پسر یک کد خدا میدهد که شهریار به زیبایی هر چه تمام تر این شرح حال را بیان میکند.
.
پدرت گوهر خود را به زر و سیم فروخت................................پدر عشق بسورد که در آمد پدرم
.
شهریار معشوقه ی خود را پس از چند وقت در 13 فروردین ماه در حالی که بچه دار شده است میبیند و این چنین شعر من خود آن سیزدهم
خلق میشود.

منبع : فیسبوک هواداران محسن چاوشی


امضا کاربر
مرد تنهای شبم صدا تو سر کن
مهر خاموشی رو از لبت جدا کن
تو هنوزم واسه من سالار عشقی
بیا آشتی بکنو عشقو صــــــدا کن
سه شنبه 12 فروردین 1393 - 18:15
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از mahdi_sh به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: admin &

پاسخ ها


برای نمایش پاسخ جدید نیازی به رفرش صفحه نیست روی تازه سازی پاسخ ها کلیک کنید !



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :